معماری اذری Araz Architecture
معماری اذری Araz Architecture تحقیقات انجام شده در این زمینه:
استاد راهنما دکتر علی امامیان فر
معماری اذری Araz Architecture
آذری، سبکی در معماری اسلامی ایران منسوب به آذربایجان، مشهور به سبک مغول یا ایرانی ـ مغول
و مقارن با دوره حکومت ایلخانان بر ایران ( ۶۵۴-۷۳۶ قمری /۱۲۵۶- ۱۳۳۶میلادی) است.
با توجه به مشخصات تاریخی، جغرافیایی، ویژگیهای معماری و بناهای بازمانده منسوب به سبک آذری میتوان
آن را بر معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانی (مغول) منطبق ساخت.
به نظر پیرنیا پس از استقرار هولاکو در مراغه (۶۵۷ق/۱۲۵۹م) معماری ایران جان تازهای گرفت
و سبک آذری در پی دگرگونی هایی که بر اثر اوضاع سیاسی،
اجتماعی و اقتصادی حکم بر جامعه، در سبک رازی (معماری دوره سلجوقی) پدید آمد، از مراغه آغاز شد..
و با نام سبک مغولی راه تبریز و سلطانیه را پیموده و به سراسر ایران و خارج ایران نفوذ کرد
و روز به روز آراستهتر شد تا در اوج درخشش خود شاهکارهای روزگار
فرزندان تیمور و به ویژه شاهرخ (۸۰۷-۸۵۰ق/۱۴۰۴-۱۴۴۶م) را پدید آورد
درحالیکه غالب پژوهشگران، هنر و معماری دو دوره مغول ایلخانی و تیموری
را جدا از یکدیگر و بهسان دو دوره مختلف به بحث کشیدهاند.
حتی کونل که از این دوره به عنوان، سبک ایرانی ـ مغول، گفت وگو کرده،
اشاره دارد که این دو دوره متوالی با فاصله زمانی کوتاه قابل تشخیص است.
معماری اذری Araz Architecture
وجه تسمیه:
پیرنیا به وجه تسمیه این سبک تصریح نمیکند، ولی با توجه به این توضیحات میتوان به علت این نامگذاری پی برد.
این سبک با آمیزش و ترکیب و تلفیق معماری جنوب و سنتها و روشهایی که از روزگاران کهن، بومی آذربایجان شده بود پدید آمد و به حق نام آذری گرفت.
اما وی روشن نمیسازد که این سبک کی و از سوی چه کسی و در کجا نام آذری گرفته و در کدام متن کهن یا نو به کار رفته است.
البته توجه و اشاره به معماری بومی آذربایجان در نوشتههای دیگر پژوهشگران بیسابقه نیست.
پیش از پیرنیا، آندره گدار در گفت وگو از مقابر مراغه، که در نیمۀ دوم قرن ۶ق/۱۲م (پیش از یورش مغول) ساخته شدهاند
تعبیر نوع ساختمان های آذربایجان و معماری آذربایجان را به کار برده است.
همچنین وی در گفت وگو از آرامگاه الجایتو (سلطانمحمد خدابنده)، مهمترین اثر معماری عصر ایلخانان،
به ابنیه پیشین آذربایجان و معماری قدیمی آذربایجانی، عنایت داشته است.
معماری اذری Araz Architecture
ویژگی ها:
کونل در گفت وگو از معماری سبک ایرانی مغول، مقابر را جدا از مساجد و مدارس و دیگر بناها بررسی کرده است.
به نظر وی سبک مقابر برجی این دوره همان سبک دوره سلجوقی است ولی مقابر گنبد دار با گسترش و عظمت بیشتری که مییابند
دستخوش تحول میشوند و به ویژه تاکید بر جنبه عمودی بنا و گنبد هلالی نوکدار که بر پایه ۸ ضلعی ساخته شده چشمگیر است.
وی سبک مساجد این دوره را نیز دنباله سبکی میداند که در دوره سلجوقیان ابداع شد.
با این تفاوت که طرح آنها در دوره ایلخانی با ایجاد ۴ ایوان، یک نمازخانه
و شبستان عظیم متصل به آنها تکمیل گردید و گسترش بیشتری یافت.
نخستین نشانه ویژه معماری مغولی را در آرامگاه ها نشان میدهد:
گنبد عظیم دولایه و محوطهای کوچک برای مزار.
از دیگر ویژگیهای این سبک:
افزودن ارتفاع اطاقها و تالارها نسبت به اندازههای افقی آنها.
بلندتر و باریکتر ساختن ایوانها: از ویژگیهای این سبک ایوان بلند و باریک سردر است
که یک جفت ستاره نیز در دو طرف آن، بلندی را بیشتر جلوه میدهد
افزودن به بلندی ساختمانهای گنبددار: ملاحظات زیباییشناسی موجب عنایت بیشتر به ارتفاع و طرح و آشکار ساختن گنبد شد.
در این سبک نه تنها پوشش بیرونی گنبدها بلندتر از گنبدهای منفرد نخستین گردید
، بلکه به بلندی استوانۀ گنبد نیز افزوده شد و بدینسان گنبد بطور کامل از دیوارهای پایین جدا و نمایان گشت.
کوشش آگاهانه در ایجاد شباهت و تجانس میان طرح گنبدها:
گنبدهای بیضی شکل نوکتیز و مقطع نوکتیز راهروها و قوسهای دیوارها در این سبک قابل تشخیص و ذکر است.
عنایت به زیبایی و نیز تمایل به برجستهتر ساختن گنبد موجب پوشاندن گنبد
با آجر یا سفال نیلی رنگ شد. هرچند این پدیده از سده ۲ق/۸م سابقه داشته است (همانجا).
باریک جلوهدادن جزییات ساختمان: نیم ستونهای زاویهای که وسیله موثر القای ارتفاع است ابعاد باریک دارند،
دیوارهای ضخیم و حجیم که میراث معماری ساسانی بود و همچنان در عهد سلجوقی به کار میرفت
باریک و متناسب با سنگینی بار آن گردیده است. همچنین برخی محرابها نیز باریکترند.
ویژگی های تزیینات ساختمانی دوره آذری:
مقرنسکاری که از خصوصیات معمولی معماری سلجوقی بود، در دوره ایلخانان کاملتر و مفصلتر و متنوعتر شد. برخی از ویژگی های مقرنسکاری های این سبک در دوره سلجوقی دیده نمیشود. این ویژگی ها در دوره تیموری به کمال خود رسید. دیگر ویژگی برجسته تزیینات معماری در این سبک مهارت فوقالعادهای در گچکاری و به کار بردن آن به انواع گوناگون است. پیرنیا با آنکه مینویسد که ویژگی های شیوه آذری معماری ایران چندان است که میتوان کتاب ها درباره آن پرداخت، در بیان این ویژگی ها به این چند جمله بسنده کرده است.
از ویژگی های این شیوه یکی قوس و پوشش معروف به کَلیل آذری است که در مجموعه مزار و خانقاه شیخصفی در اردبیل و همچنین در گنبد خدابنده بیش از هر جای دیگر به چشم میخورد. به عقیده وی هرجا چنین قوسی باشد باید ردپای معماری آذربایجانی را جستوجو کرد. از نظر ایشان مشخصات دیگر این سبک عبارتند از ریزهکاری بنا با آجر و سنگ و خشت رژچین، پوشش لولهای و کجارهای ایوان ها، سادگی شکنج ها و فیلپوشهای (فیلگوشها، گوشوارها) زیر گنبد، تزیین داخل و خارج بنا با آجرکاری تزیینی پیشساز و گرهسازی و گچبری پرکار و همچنین آرایش محراب ها و کتیبههای چشمگیر با قطعات کاشی و با نقش برجسته، به کار بردن کاشی معرق و گاهی نقش و نگار زر و لاجورد و شنگرف در داخل بنا.
معماری اذری Araz Architecture
آثار بازمانده:
برخی از این آثار عبارتند از: شاهچراغ (شیراز)، امامزاده یحیی (ورامین)، میلرادکان (۸۸ مشهد)، پیر بکران (لنجان اصفهان)، غازانیه (تبریز)، رَبع رشیدی (تبریز)، جامع نطنز،(تصویر منشر شده) آرامگاه شیخ عبدالصمد اصفهانی (نطنز)، آرامگاه محمد الجایتو (سلطانیه)، جامع علیشاه (تبریز)، هارونیه (طوس)، مسجد جامع ورامین، شبستان مقبره امام رضا(ع)، مقبره حمداللّه مستوفی (قزوین)، مسجد جامع سمنان، سردر مسجد جامع اصفهان.
پیرنیا با توسّعی که در دامنه زمانی این سبک قایل است شاهکارهای بازمانده آن را چنین میشمرد: آرامگاه خدابنده، مسجد گوهرشاد، جامع ورامین، جامع یزد، جامع نطنز، مسجد خواجه نصیر مراغه و شمار بسیاری از امامزادهها که در زمان صفویان به آرایش آنها افزوده شد.