معماری اکسپرسیونیت Expressionism architecture
معماری اکسپرسیونیت Expressionism architecture تحقیقات انجام شده در این باره:
استاد راهنما: دکتر امامیان فر
معماری اکسپرسیونیت گرداورنده : سید عماد طباطبایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد هرند
پاییز ۱۳۹۶ دانلود فایل پاور پوینت حجم ۹۸ کیلوبایت کد خرید ۱-۳۶-۰۴
معماری اکسپرسیونیست برای اولین بار فعالیتهای پیشرو (آوانگارد) هلندی و اتریشی
چکسلواکی و دانمارکی را از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۴ توصیف میکند. تعریف مجدد بعدی این
عبارت بر میگردد به ۱۹۰۵ و همچنین گسترش آن برای احاطه کردن بقیه اروپا. امروزه
این معنی از خیلی مرزهای دورتر گذشته تا به معماری هر زمان و مکانی که بعضی
کیفیتهای حرکت طبیعی برگردد مثل: تحریف، تکهتکه شدن یا ارتباط سخت و پرفشار احساسات.
در معماری اکسپرسیونیستی نیز همچون هنر نو ، دوشاخه مشخص را میتوان تمیز داد.
شاخه اول با بهکارگیری عناصر مدور شکلپذیر ( پلاستیک ) برگرفته از ساختارهای
بیولوژیکی و انسان مشخص میشد . هواداران این شاخه که توسط «هرمان فینستِرلین»
رهبری میشدند ، هندسه اقلیدسی را یک محدودیت مستبدانه و غیرقابلقبول برای
تجلی هنر میدانستند . ایشان در جستجوی نوعی سرزندگی گویای آزادی جنبههای تخیلی زنده فرمها و آزادی در کثرت اشکال شکلپذیر و آزادی از هرگونه دستهبندی محدودکننده بودند.
معماری اکسپرسیونیت Expressionism architecture
شاخه دوم در آثارشان از بلورها الهام میگرفتند ، چیزی که در جنبش اکسپرسیونیسم از اهمیتی خاص برخوردار شد ، زیرا از لحاظ معناشناسی ، هم قرابت با رمز و رازهای کیهانی و هم کمال هندسی را عرضه می داشت و از لحاظ ساختاری تحقق آن مستلزم استفاده از شیشه بود . خلوص ، وضوح ، شفافیت و حتی «تأثیر پالایندگی » آن « قدرت آزادکننده » اش پیوسته مورد تمجید و ستایش بود .
معماری به نام «اریک مندلسون» هرچند آثاری نهچندان مهم را در معماری مدرن خلق کرد اما بهعنوان کسی که اصول و جنبش «اکسپرسیونیسم» را وارد معماری کرد،حائز اهمیت است. مندلسون در سال ۱۹۱۹ به خاطر ارائه اسکیس های تصویری خود در «گالری کاسیرر »شناخته شد. اولین اسکیس های او از زبان «واگنر» و «آلبریخ» الهام گرفتهاند؛ اسکیس هایی که در طی جنگ و بلافاصله پسازآن طراحیشدهاند نیرویی پرخاشگرانـه و کاراکتــر سمبولیک مبهمی دارند و بهخوبی در قالب جنبش «اکسپرسیونیست معاصر» جای میگیرند.
در سال ۱۹۲۰ مندل سون اولین موقعیت عملی را برای بیان ایدههای خود، با احداث برج رصدخانه اینشتین در «پوتسدام» پیدا میکند.این اثردرجهت واقعیت بخشیدن به یکی از این « بینشهای گذرا» به مستقیمترین صورت ممکن به شمار میآید. هنرمندان اکسپرسیونیست با به کاربران روش و فنون مختلفی چون فنون چاپ و مجسمهسازی بر احساسات شخصی نسبت به موضوع تأکید داشتند.در اکسپرسیونیسم، احساسات فردی به بیرون تجلی پیدا میکند و به دیگران منتقل میشود. در این سبک موقعیت موضوعات نقاشی اکسپرسیونیستها غالباً به موقعیت و شرایط انسانی مربوط بود. رنگهایی که توسط نقاشان اکسپرسیونیست استفاده میشد عمدتاً رنگهایی خام ،درخشان و نامرتبط با موضوع نقاشی بود که بهنوعی بیانگر تجلیات و تمایلات فردی ایشان بود.نقاشان« امپرسیونیست »در این مورد با اکسپرسیونیستها همسو بودند و از رنگهایی نامربوط استفاده میکردند.