بهرام شیردل
بهرام شیردل. پژوهشهای انجام شده در این باره:
استاد راهنما دکتر علی امامیان فر
بررسی فرآیند طراحی آثار بهرام شیردل گرداورنده راضیه شیردره زمستان ۹۵ دانشگاه
اشرفی اصفهانی دانلود فایل پاور پوینت حجم ۳/۸۱ مگابایت کد خرید ۱-۳-۰۳
معرفی آثار،دیدگاه،فرآیند طراحی ،نظریات،و نحوه ی نگرش شیردل در معماری گرداورنده
محمد حمزه خیری زمستان ۹۵ دانشگاه شاهین شهر دانلود فایل پاورپوینت حجم ۱۲/۶ مگابایت کد خرید ۲-۳-۰۳
بهرام شیردل بیوگرافی
بهرام شيردل متولد ۱۳۳۰ تحصيلات خود را در كانادا به اتمام رسانده. سابقه حضور در مقام معمار و مدرس معماري در خارج و داخل كشور را دارد. وي كه اندكي مسنتر از سنش به نظر ميرسد، به اعتقاد منتقدانش، تا دهه چهارم زندگي در جرگه معماران مولف و مطرح جهان (عليالخصوص در رويكرد فولدينگ) محسوب ميشود. شير دل كه طراح آثاري چون موزه ملي اسكاتلند، مسابقه كتابخانه اسكندريه، مسابقه تالار همايش نارا، طراحي شهري در متاپوليس لوسآنجلس و … است.
بهرام شیردل زندگينامه
يك از ايرانياني كه در انتهاي دهه ۸۰ميلادي توانست
هم سو با متفكران بلندآواز اروپايي-آمريكايي مباحث مهمي در حيطه معماري مطرح كند،
بهرام شير دل بود. او به سال ۱۳۳۰ خورشيدي در تهران متولد شد
و به سال ۱۹۷۸ ميلادي از دانشگاه تورنتو كانادا در رشته معماري فارغالتحصيل شد.
در سال ۱۹۸۲ ميلادي دوره تخصصي معماري را در آكادمي هنري كرنبورك در ايالت ميشيگان آمريكا،
زير نظر «دانيل ليبسكيند» گذراند.
او فعاليت حرفهاي خود را با تاسيس دفتر «مهندسان مشاور آكس رونو» در لسآنجلس آغاز
و پس از آن با عنوان «مهندسان مشاور شيردل و كيپنيس» در لندن ادامه داد.
اين دفتر از سال ۱۳۷۶ خورشيدي و با نام «مهندسان مشاور شيردل و همكاران» در تهران فعاليت معماري خودرا دنبال نمود.
بهرام شیردل تدریس
بهرام شيردل علاوه بر انجام پروژههاي حرفهاي معماري،
به عنوان مدير و استاد برنامه تخصصي طراحي معماري در مدرسه AA لندن
و همچنين به عنوان استاد در «انستيتو معماري كاليفرنياي جنوبي» دانشگاه هاروارد،
هيوستون تگزاس، ميامي،
شيكاگو، انستيتو تكنولوژي جورجيا،
دانشگاه ايالتي اوهايو و دانشگاههاي ديگري در آمريكا و اروپا به تدريس معماري پرداخته است.
بهرام شیردل جوایز
معماري او بارها در نشريات و نمايشگاههاي مختلف دنيا در معرض نمايش قرار گرفته است.
او برنده نشان طلا در سال ۱۹۹۵ ميلادي براي شهرسازي شهر جديد شانگليو در چين
و مدال نقره «كريستوفر رن» از انجمن صنفي معماران كانادا در سال ۱۹۸۲
و همچنين نماينده ملكه بريتانيا در سال ۱۹۷۹ شده است.
بهرام شیردل فضای سوم
و در مصاحبهها و سخنرانيهاي خود سعي در شرح فضاي سوم داشت.
فضاي سوم مطرح شده توسط شيردل، چيزي متفاوتتر از مباحث مطرح شده معماري مدرن معماري پيشاز مدرن است.
او در شرح ديدگاههاي خود چنين اظهار نمود :
“معماري من جهان را با تمام خوبيها و بديهايش ميپذيرد . بديها را به خاطر آن كه خوبيها از درونش خارج ميشوند، ميپذيرد. شيوه كار من يك سبك نيست، كار من لبه ندارد.”
او در جاي ديگر نيز ميافزايد :
چندان مايل نيستم به معماري به عنوان يك هنر فكر كنم، بلكه در پي آن هستم كه بدانم چگونه ميتوان معماري را به صورت رشتهاي علمي درآورد كه همانند فيزيك و رياضيات در تكنولوژي اثر بگذارد و همانگونه كه پديدههاي علمي به پيشرفت تمدي بشر كمك ميكنند، معماري نيز اين رسالت را پيدا كند. در همه جوامع اين بحث است كه آيا هنوز بايد گرايش مدرنيسم را ادامه داد يا به معماري پيش از مدرن بازگشت. من يكي را «فضاي اول» و ديگري را «فضاي دوم» مينامم. اگر وظيفه مار در معماري توليد فضاست، بايد چيزي جز آن دو ايجاد كنيم كه آن را «فضاي سوم» نام دادهايم.”
بهرام شیردل مرکز تجارت جهانی شيراز
زماني كه از كارهاي بهرام شيردل صحبت به ميان ميآيد معمولاً طرح مركز تجارت جهاني شيراز هم از ياد نميرود.
شهر شيراز دارای ساختاری خاص است اين ساختار تشکيل شده از محدوده شهر قديم که ابنيه تاريخی را هم در خود دارد و از شمال بوسيله راهی به دروازه قران منتهی میشود.
باغها که از باغ دلگشا در شمال شرقی شروع میشوند و با باغهای جهان نما – باغ تخت – ارم – خليلی – عفيف آباد ( گلشن) و جنت در يک امتداد تا جنوب غربی شهر ادامه پيدا می کند. از نظر موقعيت جغرافيايی و وضعيت توپوگرافيک هم بايد توجه داشت که شهر شيراز در ميان دو رشته کوه در شمال و جنوب تشکيل شده و در حال حاضر در حال توسعه روی کوهپايه هاست.
الگوهای متداول
در پروژة مركز تجارت شيراز همان الگوهاي متداول شيردل به بهاي ناديده گرفتن ناتوراليسم مقياس و تناسبات فضاها به چشم ميخورد. در اينجا نيز او تحت تاثير تركيبات غيرمتداول به جستجوي اشكالي شخصيتر با ياني ناشناختهتر پيش ميرود تا آنجا كه ناسازگاريهاي غيرمعمولي را بين سطوح پديد آورد.
اما محدوديتهاي روش معماريش باعث ميگردد كه تصرفهاي آشكار در شكل به حذف جزئيات الزامي در آن منجر شود.
به نظر ميرسد كه ما با يك كولاژ تصويري از فضاها مواجه هستيم كه در ميان تصاويرش سطوح به ناگهان منهدم ميشوند و اين باعث ميگردد مدل به سمت يك مدل انتزاعي گرايش يابد، كه در آن حالت تداخل شكلها به نوعي رفتار عجولانه تبديل گردد.
ساختار شکل دهی
در پروژه شيراز به ساختار شكلدهي آن تا جايي دقيقاً توجه ميشود كه از حالت يك شكل قراردادق خارج شود و اين ميتواند احساس نامطلوبي را ايجاد كند. در چنين حالتي پروسه شكلگيري آن تنها به يك رابطه ديناميك مابين بخشها تبديل خواهد شد نظير آنچه كه در استفاده از يك سري فرمهاي كاملاً ساده هندسي و تحريف آنها با افزايش و كاهش ديده ميشود.
معماري او تركيبات متفاوتي را نشان ميدهد كه خيلي آشكار نيستند و ابهام موجود در مدل باعث ميگردد كه درون آن ديده نشود و شايد اين نقطه آغازي باشد براي آنكه او هم نظير فرماليستها به دنبال شناخت ناينراز باشد که چگونه ژانري خاص در حاليكه به نظر ميرسد مدتهاست به پايان رسيده ميتواند مجدداً شروعي دوباره داشته باشد.